سکـــــــــــــــــــــــــــــــوت
سکـــــــــــــــــــــــــــــــوت

سکـــــــــــــــــــــــــــــــوت

توضیحات ندارد.

مو

می خواستم بروم موهایم را تاراج کنم


پای رفتنم نیست

رها

چقدر رهایی دارد

برای قلب گرفته ی من خوب

است

و این اخم هایی ک انگار در

هم بدجوری گره خورده اند


http://www.icoloridelsacro.org/articms/admin/upImages/139/Simcic%203.jpg


ساعت

یکی از دوستانم می گفت اگر ب ساعت نگاه کردی و دیدی هر سه تا عقربش روی همه اینو بدون ک کسی ک دوستش داری اون لحظه ب یادت بوده

گاهی ب ساعت نگاه می کنم...حالا یا واقعی یا تصادفی هر س تا عقربه روی همه...

..

..

فقط لبخند می زنم بی آنکه بخواهم فکر کنم تو...

ب ساعت نگاه می کنم...ب ثانیه ها لبخند می زنم


۴ دیفاری!

اینجا چ حس خوبی دارد بهم می دهد

مثل این است ک کلید انداخته ام ب در خانه ی کوچکم ک گاهی به ش سر می زنم

خانه ای ک آن طرف دیگر شهر ساخته ام...

کلید ها را می زنم نور می تابد درون خانه ی کوچک مجازی ام ک ب اندازه ی احساساتم حقیقت دارد...احساسات خ واقعیت دارند و خ بزرگند و من هر چه هم بگویم ک دلم چقدر برای همسایه هایم تنگ می شود کم گفتم...



باید بگویم سکوت را تمرین می کنم.یک حس خنکی به ت میده...مث وقتی ک داری تند تند حرف می زنی بعد یهو سکوت می کنی بین حرفات تا نفس بگیری تا بتوانی بقیه اش را بگویی   من الآن کمی نزدیک تر ب همان آن طرف بقیه هستم...


لینک نوشت : برای دوستانی ک تمایلی ندارند ما را لینک کنند اما در جعبه لینک شان حضور داریم باید بگویم ک راحت باشند حذف مان کنند....حذفشان نخواهیم کرد....حداقل تا اطلاع ثانوی


ــ ـــ ـــ

مهم هم نیست




بگذریمـــــــــــ



.ـ  .ـ   .ـ . ـ