سکـــــــــــــــــــــــــــــــوت
سکـــــــــــــــــــــــــــــــوت

سکـــــــــــــــــــــــــــــــوت

توضیحات ندارد.

أه

گفتم که حس می کنم مشکلاتم همون مشکلات سابق هستند، واقعا هم همونه.

من تا بوده سر ارتباطم با آدم ها مشکل داشتم و دارم. من توی محیط مدرسه خونه و کلاس خودم خیلی خوبم. واقعا خوب. اما توی سرویس و توی مهمونی ها نه، حس می کنم برای ادم های اون جا ارزشی ندارم، حس تو خالی بودن و رو هوا بودن بهم دست میده. 

خوبیش اینه که فقط دو ساعت داخل سرویسم. حساس شدم به دیگران. البته زمینه هایی از خودشیفتگی هم دارم. بایدهایی که توی ذهن خودم ساختم. دردمندم. 

آه خدا. 

امروز دیگه نه فکری و نه تصمیمی و نه هیچ چیز دیگه ای در این باره انجام ندادم.

فقط پذیرفتم که این وسط یک مشکلی هست، یک مانع، ممکنه از نحوه تربیت باشه ممکنه ناآگاهانه باشه، نمی دونم...

فقط باور کردم که اون همیشه با منه تا وقتی که من هستم.

نظرات 1 + ارسال نظر
میم دوشنبه 20 اسفند‌ماه سال 1397 ساعت 12:16 ق.ظ http://baghegolabi.blogsky .com

من که انقدر تو ارتباط با آدما مشکل دارم که حس میکنم یه موجود دیگم

پس هم دردیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد