سخنانی از اوشو

*انسان مذهبی یک مسیحی؛ یک محمدی یا هندو یا یک بودایی نیست. تمام این ها راه های دانستن هستند.

*نه برای دیگران ، نه به خاطر چیزی ، برقص ، فقط به خاطر رقص ؛ بخوان ، فقط برای آواز ؛ آن گاه سرتا پای زندگی‌ات ملکوتی می شود ،
و فقط در این حالت است که همه چیز رنگ نیایش به خود می‌گیرد .
این گونه زیستن ، آزاد بودن است....


*آزاد زندگی کن ! لحظه به لحظه زندگی کن ! و از چیزی نترس ، از ترس هم آزاد  شو،
زیرا چیزی برای از دست دادن نداریم . چیزی هم بدست نمی‌آوریم ، و وقتی این را بفهمی ، کمال زندگی‌ات تحقق می‌یابد ، اما هیچ گاه مثل گدا به دروازه‌های زندگی نزدیک نشو، هیچ وقت گدایی نکن ،
زیرا دروازه های زندگی هرگز به روی گداها باز نمی‌شوند!...

نظرات 3 + ارسال نظر
سجاد پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:07 ب.ظ http://purpirar.blogsky.com/

به به شیخ بزرگ اشراق!
از این طرف ها؟!
این همه شعار چرا؟‌بیا کمی عمل نشونت بدم!

http://purpirar.blogsky.com/

بخون و صفا کن و جیرجیرک بازی رو برای این دربیار!

خودم پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:34 ب.ظ http://6ASUSA.BLOGSKY.COM

می خواستیم امتحان کنیم ببینیم چه گندی زدیم؟

افسانه جمعه 5 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:09 ب.ظ http://gtale.blogsky.com/

سلام

زن!

قداست دارد...

برای بودن با او

باید مرد بود ،

نه نر!

ای ول!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام
افسانه جون!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد