سکـــــــــــــــــــــــــــــــوت
سکـــــــــــــــــــــــــــــــوت

سکـــــــــــــــــــــــــــــــوت

توضیحات ندارد.

قرار

همه چیز از یک قرار شروع می شود
روی پل های عابر با هم آشنا می شویم
عاشق می شویم
و کفش های مان را به هم گره می زنیم:
روی پل های عابر
جایی بین زمین و آسمان.

بستگانی در همه ی پل های دنیا پیدا می کنیم
به دیدارشان نمی رویم
نامه ای برایشان نمی نویسیم
تلفن نمی کنیم
فقط تکیه می دهیم به نرده ها
و برای خیال پل هایشان در دور دست
دست تکان می دهیم.

برای هم داستان می گوییم
بچه ها از داستان موهای تو به روی پل می آیند
تابی از پل آویزان می کنیم
همین جا بازی خواهند کرد
همین جا بزرگ خواهند شد.

ما عابر پل های همیشه ایم
فقط
بخاطر یک قرار
اینجا را ترک خواهیم کرد...

شعر از:مهدی اکبرفر